روز پر ماجرا
سلام عشق کوچولوی مامان. قند عسلم چطور مطوری ؟ ماه مامان امروز بعد از اینکه وسایل بابایی رو جمع کردیم و برات نوشتم که حسابی آقا و بزرگ شدی، تا شب کارهایی کردی که کلاً از گفته ام پشیمون شدم. نی نی عسلی بابا که آمد خونه و چمدانش رو جمع کرد و رفت دانشگاه شما هم به معنای واقعی پسر بودنتون را به من ثابت کردی. عروسکم اول از همه که تا خواستم خونه رو جارو کنم، اومدی و جارو رو گرفتی و شروع کردی به جارو کردن، البته جارو کردن ماشینتون و میز پذیرایی. بعدشم پمپرز مبارک رو در آوردی و تختتون رو حسابی خیس فرمودید. در مرحله بعد کمد اتاقتون رو مثل نردبون می گرفتید و می رفتید، بالا و وسایل کمد بود که توی سر مامانی پرتاب می شد. و سپس بعد از این...
نویسنده :
مامانی
23:30