مامان در اداره
سلام پسرهای خوب مامانی، حالتون چطوره عزیزترین های من امروز تقریبا یک ماهی میشه که مرخصی من تمام شد و دارم میام سر کار، چند روز اول خیلی سخت بود همش نگرانی و استرس ولی خدا رو شکر همه چیز خوب پیش میره. مامان جون و بابا جون همه جوره دارن بهم کمک میکنن. واقعا دستشون درد نکنه و خسته نباشن. نمی دونم کی و چه جوری باید از خجالتشون در بیایم. عسل های مامان دیگه پیش بابایی و مامانی عادت کردن، ایمانی که انقدر به بابا جون و مامان جون وابسته شده که وقتی می خوان از خونه ما برن ایمان کوچولو میچسبه بهشون و کلی می گه دد، دد ایمان کوچولو و علی کوچولو دیروز سرما خوردن و امروز بابایی و مامانی زحمت کشیدن و شما رو بردن دکتر. ایمانی حالش بد تر از علی عسلیه...
نویسنده :
مامانی
14:40